خطورات ذهنی من، بهانه ای برای نوشتن

به بهانه نوشتن، دغدغه ها و راه حل هایی که به ذهنم خطور کرده را مینویسم

خطورات ذهنی من، بهانه ای برای نوشتن

به بهانه نوشتن، دغدغه ها و راه حل هایی که به ذهنم خطور کرده را مینویسم

قصد دارم با نوشتن در این وبلاگ توانایی نگارش خودم رو بالا ببرم،
چه بهتر که از مزایای جانبی هم بهره برده باشم:
اول اینکه سیر زمانی افکارم رو ثبت کنم
و دوم در ترویج انتقاد همراه راه حل، کمکی کرده باشم

من لیسانس ریاضی محض امیر کبیر خوندم و الان هم در مقطع ارشد رشته بانکداری اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در حال تحصیل هستم.

طبقه بندی موضوعی
بار ها حین تحصیل در دوران دانش آموزی فکر میکردم که این مطالب بی کشش با این بیان بچه گانه در کتاب های درسی چه علتی میتونه داشته باشه؟

این همه متن پشت سر هم که نهایتا به علت وجود چند تا تصویر با دفتر روزنامه تمایز پیدا میکرد، این همه کتاب، که اگر فقط از روش رو خوانی هم قرار بود بکنیم وقت کم میاوردیم. هیچ زمانی حتی برای آزمایش هایی که تو کتاب اومده در زمانبندی های آموزش و پرورش دیده نشده. مطالب خیلی اوقات تکراری هست؛ خیلی اوقات هم بسیار سنگین: به طور مثال به قول یکی از دوستانم فیزیک کوانتوم که خیلی از استادای فیزیک هم تو فهمش عاجزن تو کتاب فیزیک پیش دبیرستان مطرح میشه و بعد انتظار داریم که دانش آموزان پیش رشته ریاضی فیزیک کل کشور، کوانتوم رو درک کنن! شاید یکی از علت های این مشکلات تو نظام آموزش و پرورش این باشه:

وقتی سیستم آموزش و پرورش متمرکزی داریم یعنی بچه های باهوش و بچه های خنگ از یه طرف و از طرف دیگه بچه هایی که تو مدارس با امکانات آزمایشگاهی مناسب و با کادر حرفه ای هستند و اونایی که مدارسشون امکانات آزمایشگاهی که پیش کش، معلم هاشون هم باید آچار فرانسه باشن و همین باعث میشه تخصص خاصی نداشته باشن، همه یک کاسه میشن و نسخه یکسانی براشون پیچیده میشه. بسته به این که مشغله ذهنی نویسنده روی چه قشری از قشر های بالا متمرکز شده باشه احتمالا تو خروجی کتاب های درسی هم اثر گذاشته: برای بچه های خنگ باید یه رابطه واضح ده بار با لحن ابلهانه تو کتاب تکرار شه، برای کسی که در مدرسه محروم در حال تحصیل هست باید آزمایش ها فقط توصیف شه و زمانشون با متن پرشه ولی در هر صورت فیزیک کوانتوم برای بچه باهوش هم توصیه نمیشه! و برای کسانیکه امکانات آموزشی مناسبی دارن فرصت آزمایش، آزمون و خطا و مباحثه در نظر گرفته نشده.

به هر حال به نظر میرسه با تفاوت های فاحش دانش آموزان، از استعداد، امکانات محل تحصیل و سطح علمی معلم ها گرفته تا شرایط محیطی و مشاغلی که در منطقه تحصیل بیشتر مورد نیاز هست همه و همه باعث میشه سیستم آموزش غیر متمرکز توجیه بیشتری از سیستم کنونی داشته باشه.

تجربه شخصی خودم هم از سیستم غیر متمرکز واقعا لذت بخش بود: در کلاس ادبیات از بچه ها خواسته میشد که کتاب انتخاب شده توسط استاد رو بخونن و در جلسه بعدی در رابطه با اون صحبت میکردن. این شکلی بچه ها، هم با مطالعه کردن  خو میگرفتن و هم میزان مطالعه هم از حالت ایده آل در سیستم متمرکز بیشتر بود.

هرچند مثل تمامی مشکلات دیگه تو کشورمون نظام آموزش و پرورش هم به مسائل دیگه گره خورده: نظام آموزش عالی توی کشور و ورود به دانشگاه بر اساس کنکور، ستخدام رسمی معلمان در آموزش و پرورش که معلم ها رو بی انگیزه میکنه و ...

البته با حذف کنکور که هر از گاهی وعده و وعید هایی ازش شنیده میشه، مانع بزرگی برای تغییر سیستم آموزش پرورش به روش غیر متمرکز برداشته میشه.

به امید روزی که مهمترین عامل پیشرفت کشور، آموزش و پرورش، اصلاح شه.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی